درخشان و “حیا کن، رها کن” از ثانیه صفر

۲ – بعید است طرفدار پرسپولیس باشید و پس از دنبال کردن بازی های این تیم در فصل جاری رای به عملکرد مثبت علی دایی از لحاظ فنی بدهید. هر کسی که ذره ای فوتبال را بشناسد می تواند ضعف های مفرط پرسپولیس علی دایی را در ابعاد فنی در فصل جاری گواهی دهد. در این مسئله کوچک ترین شکی وجود ندارد. اما مسئله مورد بحث نوع برخورد و نوع برکناری علی دایی است که مطمئنا نتیجه ای معکوس خواهد داشت. گرچه روی کاغذ از لحاظ فوتبالی برکناری علی دایی می تواند توجیه شده باشد اما این کودتای «سیاسی» مطمئنا شرایط پرسپولیس را بدتراز گذشته پیش خواهد برد. با این نظریه مخالف هستید؟ کافی است اولین لحظه ی ورود حمید درخشان به درفشی فر را مرور کنید.
۳ – شعار معروف «حیا کن، رها کن» برای اولین بار در تاریخ فوتبال کشورمان قبل از باز شدن پای یک سرمربی به مستطیل سبز، شنیده شد. هواداران خشمگین پرسپولیس ناراضی از کودتای «سیاسی» و همچنین ناراضی از انتخاب فردی نه چندان درخشان از لحاظ فنی، برای اولین بار شعار «حیا کن، رها کن» را زمانی سر دادند که سرمربی مورد نظر نه روی نیمکت، بلکه درون ماشین شخصی اش نشسته بود! این مسئله به خوبی می تواند آینده ی پرسپولیس را در تک تک بازی هایش ترسیم کند.
۴ – حمید درخشان به آرزویش رسید اما این آرزو بهای سنگینی برای وی خواهد داشت. کودتای سیاسی که درخشان را سرمربی پرسپولیس کرد به قدری غیر حرفه ای و آزار دهنده بود که حتی سرسخت ترین منتقدان علی دایی را هم ناخشنود کرد. درخشان به آرزویش رسید اما این آرزو بهای سنگین «تنفر» را برای او به ارمغان آورده است. تنفری که از اولین لحظه ورود او به درفشی فر در تک تک هواداران پرسپولیس هویدا بود. شاید اگر سیاسی کودتایش را بهتر مدیریت می کرد، شرایط طوری دیگر دنبال می شد اما نه مهره ای که او ناگهان از آستینش بیرون آورد، آن مهره ای بود که هواداران خمشگین انتظارش را داشتند و نه شیوه ای که او برای کنار گذاشتن دایی استفاده کرد، مدیرانه و مدبرانه بود. شمشیری که او به روی مربی قبلی کشید، لبه دیگرش، مستقیما سرمربی جدید پرسپولیس را نشانه رفته است.